باید رفت، مدام هم باید رفت. شهر کتاب مرکزی را میگویم. چقدر دلتنگ شهر کتاب مرکزی قبلی بودم تمام این مدت. وقتی جمع شد، یکی از آن رشتههای وصل شدن به این شهر بود که بریده شد. که باعث شد راحتتر بکنم و بروم. حالا دوباره آمده، و چقدر دوست داشتنیتر است.
سه طبقه دارد، طبقه همکف کتابهای فارسی است، طبقه بالا برای کتابهای خارجی و طبقه زیرین برای کودک و نوجوان است.
یک عالم وقت میشود درونش گشت و کشف تازه کرد، بس که جزییات دارد. میشود روی آن صندلی تپلها نشست و وسط یک عالم کتاب، کتاب خواند.
دکورش زیباست و دل نشین … آدمهایش هم …
اینجا را هم بخوانید. البته اینترنت وایرلسش هنوز صحت ندارد!
چقدر خوبی که اینجا رو یادآوری ام کردی! حتی اگه نتونم الان ببینمش، به بقیه تو ایران توصیه می کنم!… دوستش داشتم خیلییییییییی!