دست‌نوشته‌های یک معلم محیط‌زیست – 18

آخرین نوشته با این تیتر به چهار سال پیش  بر می‌گردد و بعد تبدیل شده است به تیتر «معلمی در سفر» تا نه ماه. بعد از آن سه سال سکوت. نه که در این مدت معلمی نکرده‌ام، اما … سه روز پیش بعد از سه سال دوباره سر کلاس مدرسه رفتم. اسم کلاسم را به جای محیط‌زیست گذاشته‌ام «تنوع زیستی». طوری که تمرکز کاری‌ام را بهتر نشان بدهد و هم خرق عادت باشد. هم برای دیگران که کلمه محیط‌زیست را خیلی عام استفاده می‌کنند و به آن عادت کرده‌اند و هم برای مرز انداختن بین گذشته و امروز خودم … هنوز یک ربع هم از زمان کلاس نگذشته بود که یکی از دخترک‌های کلاس پنجمی بلند شد گفت شما بهترین معلمی هستید که من تابه‌حال داشته‌ام. با خنده به دخترک گفتم، مطمئنی؟ صبر کن کلاس تمام بشود و ببین هنوز هم همین‌طور فکر می‌کنی؟ لابد حالا باید با دمم گردو بشکنم. اما روحیه ایده‌آل‌گرا و شکاکم نمی‌گذارد. تمام طول کلاس‌های سه روز پیش، در حال اسکن کردن خودم بودم. دنبال چیزی می‌گشتم و می‌گردم که تغییر کرده باشد. صفورای معلم امروز با سه سال پیش چه فرقی دارد؟

بیان دیدگاه